معرفی فیلم دیو و دلبر (Beauty and the Beast) – نسخه ۲۰۱۷

فیلم دیو و دلبر محصول ۲۰۱۷، بازآفرینی موزیکال و لایو-اکشن یکی از محبوب ترین انیمیشن های کلاسیک دیزنی است که توانست بار دیگر جادوی داستان پریان ژان-ماری لوپرنس دو بومون را به تصویر بکشد. این اثر سینمایی با ترکیب وفاداری به انیمیشن ۱۹۹۱ و ارائه جزئیات و شخصیت پردازی های عمیق تر، تجربه ای نوستالژیک و در عین حال تازه را برای مخاطبان فراهم آورد.

داستان دیو و دلبر که ریشه هایی کهن در فرهنگ عامه دارد، همیشه به عنوان نمادی از عشق بی قید و شرط، پذیرش تفاوت ها و اهمیت زیبایی درونی شناخته شده است. دیزنی با ساخت این نسخه لایو-اکشن، نه تنها به میراث خود ادای احترام کرد، بلکه با بهره گیری از تکنولوژی های روز و بازیگرانی برجسته، توانست این قصه جاودانه را برای نسل جدیدی از مخاطبان احیا کند. موفقیت بی نظیر فیلم در گیشه و استقبال گسترده منتقدان و تماشاگران، گواه این موضوع است که این بازسازی، توانست انتظارات را برآورده سازد و حتی فراتر از آن رود.

در این مقاله به بررسی جامع و تحلیلی فیلم دیو و دلبر نسخه ۲۰۱۷ می پردازیم؛ از جزئیات تولید و کارگردانی گرفته تا تحلیل بازیگران، مقایسه با انیمیشن اصلی، و نگاهی به بازخوردها و حواشی پیرامون آن. هدف ما این است که خواننده درکی عمیق و چندبعدی از این اثر سینمایی به دست آورد و با لایه های پنهان و آشکار آن بیشتر آشنا شود.

شناسنامه فیلم: نگاهی جامع به Beauty and the Beast 2017

نسخه لایو-اکشن دیو و دلبر یکی از پرهزینه ترین و موفق ترین پروژه های دیزنی در سال ۲۰۱۷ بود که با دقت فراوان و جزئیات چشمگیر ساخته شد. این فیلم نه تنها به لحاظ بصری خیره کننده بود، بلکه توانست از نظر تجاری نیز به موفقیت های بزرگی دست یابد و جایگاه ویژه ای در تاریخ سینما پیدا کند.

عنوان	جزئیات
عنوان اصلی	Beauty and the Beast
سال تولید	۲۰۱۷
کارگردان	بیل کاندن (Bill Condon)
نویسندگان	استیون شباسکی (Stephen Chbosky)، اوان اسپیلوتوپولوس (Evan Spiliotopoulos)
ژانر	فانتزی، موزیکال، رمانتیک، درام
بودجه تولید	۱۶۰ تا ۲۵۵ میلیون دلار (بر اساس منابع مختلف)
فروش جهانی	بیش از ۱.۲ میلیارد دلار
استودیو تولیدکننده	والت دیزنی پیکچرز (Walt Disney Pictures)، مندویل فیلمز (Mandeville Films)
توزیع کننده	والت دیزنی استودیو موشن پیکچرز (Walt Disney Studios Motion Pictures)
تاریخ اکران (جهانی)	۲۳ فوریه ۲۰۱۷ (لندن)
تاریخ اکران (ایالات متحده)	۱۷ مارس ۲۰۱۷
امتیاز در IMDb	۷.۱ از ۱۰
امتیاز در Rotten Tomatoes	۷۱% (بر اساس نقد منتقدان)
جوایز مهم	نامزد جایزه اسکار بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی لباس

فیلمبرداری این اثر عمدتاً از ماه مه تا اوت سال ۲۰۱۵ در استودیوهای شپرتون انگلستان انجام شد. این پروژه از همان ابتدا به دلیل محبوبیت انیمیشن اصلی و انتخاب بازیگران، مورد توجه رسانه ها و عموم قرار گرفت و توانست با فروش خیره کننده خود، به دهمین فیلم پرفروش تاریخ سینما (در زمان اکران) و دومین فیلم پرفروش سال ۲۰۱۷ تبدیل شود. این موفقیت چشمگیر نه تنها نشان دهنده قدرت برند دیزنی بود، بلکه اثبات کرد که بازسازی های لایو-اکشن، پتانسیل بالایی برای جذب مخاطب و موفقیت تجاری دارند.

خلاصه داستان: روایت دوباره عشقی فراتر از ظاهر

داستان فیلم دیو و دلبر ۲۰۱۷، همانند انیمیشن کلاسیک، بر پایه افسانه ای دیرین بنا شده است که در آن عشق حقیقی می تواند طلسمی شوم را در هم شکند. این روایت با نمایش یک شاهزاده جوان و خودخواه آغاز می شود که به دلیل بی رحمی و خودبینی، توسط یک جادوگر قدرتمند طلسم شده و به موجودی هیولاگون به نام دیو تبدیل می گردد.

طلسم شاهزاده و قصر نفرین شده

شاهزاده ای مغرور و بی تفاوت که تنها به ظاهر و تجملات اهمیت می داد، در شبی طوفانی، درخواست پناهندگی پیرزنی در لباس گدا را رد می کند. این پیرزن که در واقع جادوگری قدرتمند بود، او را به دیوی وحشتناک تبدیل کرده و تمام خدمتکاران قصر را نیز به اشیاء خانگی متحرک مبدل می سازد. طلسم شامل یک گل رز جادویی بود که تا افتادن آخرین گلبرگ آن، شاهزاده باید عشق حقیقی را پیدا می کرد و متقابلاً نیز عاشق می شد، وگرنه برای همیشه به شکل دیو باقی می ماند. جادوگر، خاطره این قصر و ساکنانش را از ذهن تمام اهالی دهکده اطراف پاک می کند تا هیچ کس نتواند سرنوشت شوم آن ها را به یاد آورد.

بل، دختری متفاوت در دهکده ای کوچک

سال ها بعد، در دهکده ای کوچک، دختری به نام بل زندگی می کند. بل دختری است روشنفکر، کتاب خوان و بسیار متفاوت از سایر اهالی دهکده که بیشتر به دنبال کارهای روزمره و شایعات هستند. او با پدر هنرمند و مخترعش، موریس، زندگی می کند و از توجه بیش از حد و بی جای گاستون، شکارچی مغرور و قهرمان جنگی روستا، دوری می کند. گاستون که شیفته زیبایی بل است، به هر طریقی سعی دارد او را متقاعد به ازدواج با خود کند، اما بل رؤیای زندگی فراتر از دهکده کوچکشان و ماجراهای بزرگ تر را در سر دارد.

ورود بل به قصر دیو

روزی، موریس برای فروش اختراعاتش به شهر می رود، اما در جنگل گم شده و پس از فرار از دست گرگ ها، به طور اتفاقی وارد قصر نفرین شده دیو می شود. او یک گل رز از باغ قصر برای بل می چیند، اما دیو خشمگین او را به جرم دزدی گل زندانی می کند. بل که از تأخیر پدرش نگران شده است، به دنبال او می رود و پس از یافتن قصر، با دیو مواجه می شود. بل برای نجات پدرش، پیشنهاد می دهد که خودش جای موریس در قصر زندانی شود و دیو این پیشنهاد را می پذیرد.

تکامل رابطه میان بل و دیو

در قصر، بل با خدمتکاران طلسم شده آشنا می شود؛ از جمله لومیر (شمعدان)، کاگورث (ساعت)، خانم پاتس (قوری) و پسرش چیپ (فنجان). این موجودات مهربان و دلسوز، به بل کمک می کنند تا با زندگی در قصر کنار بیاید و به مرور زمان، بل متوجه می شود که دیو، با وجود ظاهر ترسناکش، قلبی مهربان و روحی آسیب پذیر دارد. لحظات کلیدی در شکل گیری رابطه عاطفی آن ها شامل نجات بل از حمله گرگ ها توسط دیو (که منجر به زخمی شدن دیو می شود)، هدیه دادن کتابخانه بزرگ قصر به بل، و استفاده از کتاب جادویی برای سفر به پاریس و کشف راز مرگ مادر بل است. این سفر به بل کمک می کند تا گذشته پدرش و علت جدایی اش از مادر را بهتر درک کند و پیوند عمیق تری با او برقرار سازد.

درگیری پایانی و شکستن طلسم

در همین حال، موریس که از قصر بازگشته، سعی می کند اهالی دهکده را از وجود دیو و اسارت بل آگاه کند، اما هیچ کس حرف او را باور نمی کند. گاستون که همچنان به دنبال بل است، موریس را دیوانه قلمداد کرده و قصد دارد او را به تیمارستان بفرستد تا بل را به اجبار به دست آورد. بل با کمک آینه جادویی (هدیه ای از جادوگر) از خطر پدرش مطلع شده و دیو او را آزاد می کند تا به کمک موریس برود. بل در دهکده با نشان دادن دیو در آینه، سلامت عقل پدرش را ثابت می کند، اما گاستون که از عشق بل به دیو کینه به دل گرفته است، اهالی روستا را برای حمله به قصر و کشتن دیو تحریک می کند.

جنگ بزرگی در قصر درمی گیرد. گاستون به دیو افسرده و بی انگیزه حمله می کند. دیو که ابتدا میلی به مبارزه ندارد، با دیدن بازگشت بل روحیه می گیرد و بر گاستون غلبه می کند. او گاستون را می بخشد، اما گاستون با شلیک گلوله از پشت، دیو را زخمی می کند. در نهایت، گاستون در اثر سقوط از پل قلعه به کام مرگ می افتد. با افتادن آخرین گلبرگ از گل رز جادویی، دیو می میرد و خدمتکاران نیز بی جان می شوند. بل با اشک و اندوه فراوان، عشقش را به دیو اعتراف می کند و در همین لحظه، جادوگر که به شکل زن گوشه نشین دهکده (آگاته) ظاهر شده بود، طلسم را می شکند. دیو و خدمتکاران به شکل انسانی خود بازمی گردند، خاطرات اهالی دهکده بازگشته و قصر به شکل واقعی اش ترمیم می شود. فیلم با جشن باشکوه بل و شاهزاده و رقص باشکوه آن ها به پایان می رسد.

بازیگران و خلق شخصیت ها: جان بخشی به جادوی دیزنی

یکی از مهم ترین عناصر موفقیت فیلم دیو و دلبر ۲۰۱۷، انتخاب دقیق و هوشمندانه بازیگران بود که توانستند جان تازه ای به شخصیت های کلاسیک این داستان ببخشند. کارگردان، بیل کاندن، با ترکیبی از چهره های سرشناس و بازیگران با استعداد، توانست تیم هنری قدرتمندی را گرد هم آورد.

اما واتسون در نقش بل

نقش بل، دختری مستقل و کتاب خوان، به اما واتسون سپرده شد که پیش از این با نقش هرمیون گرنجر در سری فیلم های هری پاتر به شهرت جهانی رسیده بود. انتخاب واتسون برای این نقش، از همان ابتدا با استقبال گسترده ای همراه شد، چرا که او به خوبی نماد یک زن جوان باهوش و با اراده بود. واتسون در این نقش توانست جنبه های مختلف شخصیت بل را به خوبی به تصویر بکشد؛ از هوش و کنجکاوی او گرفته تا مهربانی و شجاعتش. او علاوه بر بازیگری، در بخش های آواز نیز توانایی های خود را به نمایش گذاشت و به شخصیت بل عمق بیشتری بخشید. با این حال، برخی منتقدان معتقد بودند که اجرای او گاهی کمی خشک و بی روح به نظر می رسد، اما در مجموع، نقش آفرینی او رضایت بخش ارزیابی شد.

دن استیونز در نقش دیو

نقش دیو، شاهزاده ای که به موجودی هیولاگون تبدیل شده، به دن استیونز تعلق گرفت. چالش اصلی استیونز، ایفای نقش یک شخصیت کاملاً کامپیوتری (CGI) بود که از طریق تکنیک موشن کپچر خلق شد. او باید احساسات، حرکات و حتی آوازهای دیو را از طریق فناوری موشن کپچر به تصویر می کشید. استیونز با دقت فراوان، توانست ابعاد انسانی و آسیب پذیر دیو را به خوبی منتقل کند. او نه تنها توانست خشم و ناامیدی اولیه دیو را به تصویر بکشد، بلکه به تدریج مهربانی، پشیمانی و عشق او را به بل نیز به نمایش گذاشت. این تلاش ها باعث شد تا دیو با وجود ظاهر غیرانسانی اش، شخصیتی قابل باور و دوست داشتنی برای مخاطب باشد.

لوک ایوانز در نقش گاستون

لوک ایوانز در نقش گاستون، شکارچی مغرور و خودشیفته روستا، عملکردی درخشان داشت. گاستون شخصیتی کاریزماتیک و در عین حال شرور است که غرور و خودخواهی اش او را به سمت اعمال پلید سوق می دهد. ایوانز با بازی پرقدرت و آوازهای پرشور خود، توانست تمام ابعاد این شخصیت را به خوبی نشان دهد. او با ترکیبی از جذابیت ظاهری و بدخواهی پنهان، گاستون را به یک ضدقهرمان به یادماندنی تبدیل کرد که مخاطب همزمان از او متنفر و گاهی نیز جذب اعتمادبه نفس کاذبش می شد.

صدای جادویی خدمتکاران قصر

یکی از جذابیت های اصلی فیلم Beauty and the Beast 2017، شخصیت های فرعی قصر بودند که هر کدام به یک شیء تبدیل شده بودند. صداپیشگی این شخصیت ها به بازیگران برجسته ای سپرده شد که هر یک به نوبه خود، به این کاراکترها جان بخشیدند:

• ایوان مک گرگور در نقش لومیر (شمعدان): با لهجه فرانسوی دلنشین و روحیه شادش.
• ایان مک کلن در نقش کاگورث (ساعت): با شخصیتی منظم، جدی و در عین حال دوست داشتنی.
• اما تامپسون در نقش خانم پاتس (قوری): با صدای گرم و آرامش بخش خود.
• گوگو امبتا-را در نقش پلومت (پَر): معشوقه لومیر.
• استنلی توچی در نقش کادنزا (پیانو): شخصیتی جدید که به فیلم اضافه شد.
• آدرا مک دانلد در نقش مادام کمد (کمد لباس).
• ناتان مک در نقش چیپ (فنجان): پسر کوچک خانم پاتس.

این تیم صداپیشگی با توانایی های بی نظیر خود، توانستند ابعاد کمدی و عاطفی داستان را تقویت کنند و ارتباط عمیقی با مخاطب برقرار سازند. هر یک از این شخصیت ها با وجود محدودیت های فیزیکی خود، از طریق صدا و رفتارشان، هویت و احساسات کاملاً ملموسی را ارائه دادند.

سایر بازیگران مکمل

نقش موریس، پدر بل، توسط کوین کلاین ایفا شد که به خوبی توانست پدری دلسوز و کمی دست وپا چلفتی را به نمایش بگذارد. جاش گد نیز در نقش لفو، دستیار وفادار و مطیع گاستون، عملکردی قابل توجه داشت. شخصیت پردازی لفو در این نسخه، با تغییرات جزئی همراه بود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

مقایسه لایو-اکشن و انیمیشن: بازآفرینی یک کلاسیک

یکی از اصلی ترین دغدغه های طرفداران دیزنی در مورد بازسازی های لایو-اکشن، میزان وفاداری به نسخه اصلی و در عین حال ارائه نوآوری های کافی است. فیلم دیو و دلبر ۲۰۱۷ تلاش کرد تا این تعادل را برقرار کند؛ از یک سو به ریشه های انیمیشن ۱۹۹۱ وفادار بماند و از سوی دیگر، با افزودن جزئیات و عمق بیشتر، تجربه ای تازه ارائه دهد.

وفاداری به ریشه ها

نسخه لایو-اکشن تا حد زیادی به هسته داستانی، مضامین اصلی و حتی بسیاری از صحنه ها و دیالوگ های انیمیشن وفادار ماند. آهنگ های کلاسیک و محبوب مانند Be Our Guest، Belle و Beauty and the Beast با تنظیم های جدید و اجرای بازیگران، دوباره به مخاطبان عرضه شدند و حس نوستالژی قوی را در بینندگان قدیمی ایجاد کردند. فضای کلی قصه، از جمله طراحی قصر و لباس ها، با دقت زیادی از انیمیشن اصلی الهام گرفته شده بود تا مخاطب احساس آشنایی و راحتی کند. این وفاداری، یکی از نقاط قوت اصلی فیلم در جذب طرفداران انیمیشن بود.

تغییرات و اضافات کلیدی

با این وجود، فیلم Beauty and the Beast 2017 تنها یک کپی برابر اصل نبود و تغییرات و اضافات مهمی را نیز شامل می شد که به آن هویت مستقل بخشید:

شخصیت پردازی عمیق تر

• بل: در این نسخه، بل نه تنها کتاب خوان و روشنفکر است، بلکه به عنوان یک مخترع نیز معرفی می شود. او در تلاش است تا با اختراعات خود به جامعه کمک کند، که این جنبه از شخصیت او به استقلال و هوش او عمق بیشتری می بخشد. او همچنین کمتر منفعل نشان داده می شود و بیشتر در پی تغییر وضعیت خود و پدرش است.
• دیو: گذشته دیو و نحوه شکل گیری طلسم با جزئیات بیشتری توضیح داده می شود. فیلم نشان می دهد که خودخواهی شاهزاده از کودکی و در اثر تربیت نامناسب و فقدان مادر شکل گرفته است، که این امر به مخاطب امکان همذات پنداری بیشتری با او می دهد.
• گاستون: شرارت گاستون در این نسخه کمی عمیق تر و تاریک تر به نمایش گذاشته شده است. او با خشونت بیشتری به دنبال تصاحب بل است و رفتار او در مقایسه با انیمیشن، کمتر کمیک و بیشتر تهدیدآمیز است.
• لفو (LeFou): یکی از بحث برانگیزترین تغییرات، شخصیت پردازی لفو بود. در این نسخه، لفو به عنوان یک شخصیت همجنس گرا با کشش عاطفی نسبت به گاستون به تصویر کشیده می شود. این موضوع در دیالوگ ها و رفتار او مشهود است و در صحنه پایانی فیلم نیز به طور ضمنی با رقص او با مردی دیگر به اوج خود می رسد. این تغییر با واکنش های متفاوتی در سطح جهانی روبرو شد؛ برخی آن را گامی مثبت در جهت تنوع و شمول می دانستند، در حالی که برخی دیگر (به ویژه در کشورهای محافظه کار) آن را مورد انتقاد قرار دادند و حتی منجر به ممنوعیت نمایش فیلم در برخی مناطق شد. فیلمسازان این تغییر را به عنوان تلاش برای افزودن پیچیدگی و انسانیت بیشتر به شخصیت لفو و نشان دادن رشد و تغییر او از همراهی با شر به سوی انتخاب راه درست، توصیف کردند.

جزئیات داستانی جدید

نسخه لایو-اکشن به برخی سوالات بی پاسخ در انیمیشن پاسخ داد. به عنوان مثال، فیلم به پیشینه مادر بل می پردازد و فاش می کند که او در پاریس و در اثر بیماری طاعون درگذشته است. این جزئیات نه تنها به شخصیت بل عمق بیشتری می دهد، بلکه دلیل نقل مکان موریس و بل به دهکده کوچکشان را نیز توضیح می دهد. همچنین، جزئیات بیشتری درباره زمان و نحوه شکل گیری طلسم و فراموشی خدمتکاران توسط اهالی دهکده ارائه می شود.

جلوه های بصری و طراحی صحنه

چالش اصلی در این بخش، بازآفرینی جادوی انیمیشن در دنیای واقعی بود. فیلم با بهره گیری از پیشرفته ترین تکنیک های CGI و موشن کپچر، توانست قصری باشکوه، شخصیت دیو را با جزئیات باورپذیر و خدمتکاران متحرک را به شکلی زنده و واقعی به تصویر بکشد. طراحی لباس ها، به ویژه لباس زرد معروف بل، با دقت فراوان و جزئیات هنرمندانه انجام شد. اگرچه برخی صحنه ها ممکن است به نظر کمی تاریک تر از انیمیشن اصلی بیایند، اما در مجموع، جلوه های بصری فیلم بسیار تحسین برانگیز بودند.

مضامین و پیام ها

فیلم دیو و دلبر ۲۰۱۷ با تأکید بیشتری بر مضامین استقلال زنان، پذیرش تفاوت ها و اهمیت مطالعه و علم گرایی، به نوعی بازتاب دهنده ارزش های روز جامعه است. بل در این نسخه بیش از پیش به عنوان یک قهرمان قوی و مستقل ظاهر می شود که خود سرنوشتش را رقم می زند. همچنین، تاکید بر زیبایی درونی و توانایی عشق در تغییر افراد، همچنان پیام اصلی و قدرتمند فیلم است.

موسیقی

علاوه بر بازاجرای آهنگ های محبوب انیمیشن، سه قطعه موسیقی جدید نیز به فیلم اضافه شد: Evermore (که توسط دیو خوانده می شود)، How Does a Moment Last Forever (که توسط موریس و بل خوانده می شود) و Days in the Sun (که خدمتکاران قصر در آن به گذشته خود فکر می کنند). این آهنگ های جدید توانستند به عمق عاطفی فیلم بیفزایند و به ویژه Evermore به دلیل اجرای قدرتمند دن استیونز، مورد تحسین قرار گرفت.

فیلم دیو و دلبر ۲۰۱۷ نه تنها به وفاداری خود به انیمیشن کلاسیک پایبند بود، بلکه با افزودن لایه های جدید به داستان و شخصیت ها، توانست تجربه ای غنی تر و عمیق تر برای مخاطبان امروز فراهم آورد.

نقاط قوت و ضعف هر دو نسخه

انیمیشن ۱۹۹۱ به دلیل اصالت، سادگی و جادوی بی بدیل پویانمایی خود، همچنان یک شاهکار بی زمان محسوب می شود. قدرت آن در ارائه شخصیت های به یادماندنی و آهنگ های نمادین است که در حافظه جمعی ثبت شده اند. نقاط ضعف احتمالی آن در برخی جزئیات داستانی یا عمق شخصیت پردازی ها است که به دلیل محدودیت های انیمیشن در آن زمان، کاملاً طبیعی بود.

نسخه لایو-اکشن ۲۰۱۷، با نقاط قوت خود در جلوه های بصری خیره کننده، بازیگری قوی و عمق بخشیدن به داستان و شخصیت ها، توانست تجربه ای بصری واقع گرایانه تر و احساسی تر ارائه دهد. با این حال، برخی منتقدان معتقد بودند که این نسخه فاقد اصالت و شور و هیجان انیمیشن اصلی است و گاهی اوقات تغییرات ایجاد شده، به جای بهبود، کمی ناهمگون به نظر می رسند. به عنوان مثال، برخی تماشاگران احساس می کردند که جادوی خاص انیمیشن در نسخه لایو-اکشن به طور کامل بازتولید نشده است و گاهی جلوه های ویژه بیش از حد واقع گرایانه، از حس فانتزی داستان می کاهد.

واکنش ها و جوایز: از نقد منتقدان تا موفقیت گیشه

پس از اکران، فیلم دیو و دلبر ۲۰۱۷ با استقبال گسترده ای مواجه شد که هم از سوی منتقدان و هم از سوی مخاطبان عمومی بود. این فیلم توانست هم در گیشه موفقیت های چشمگیری به دست آورد و هم در فصل جوایز، مورد توجه قرار گیرد.

نظرات منتقدان

منتقدان سینما واکنش های عمدتاً مثبتی به فیلم Beauty and the Beast 2017 نشان دادند. بسیاری از آن ها از جلوه های بصری خیره کننده، طراحی صحنه و لباس، و اجرای مجدد آهنگ های کلاسیک تمجید کردند. نقش آفرینی اما واتسون در نقش بل، با وجود برخی انتقادات جزئی، به طور کلی مثبت ارزیابی شد. دن استیونز نیز برای به تصویر کشیدن دیو، با وجود محدودیت های موشن کپچر، مورد ستایش قرار گرفت.

با این حال، برخی انتقادات نیز وجود داشت. اصلی ترین انتقاد این بود که فیلم فاقد اصالت کافی است و بیش از حد به انیمیشن اصلی وفادار مانده و نوآوری های اندکی دارد. برخی منتقدان احساس می کردند که برخی از تغییرات داستانی، به ویژه در مورد شخصیت لفو، ممکن است کمی تصنعی یا تحمیلی به نظر برسد. همچنین، فضای کلی فیلم، اگرچه از نظر بصری غنی بود، اما گاهی اوقات به اندازه انیمیشن اصلی، روح و شور نداشت.

در وب سایت راتن تومیتوز (Rotten Tomatoes)، فیلم امتیاز ۷۱٪ را بر اساس نظرات منتقدان کسب کرد که نشان دهنده استقبال نسبتاً خوب است. در متاکریتیک (Metacritic) نیز، فیلم امتیاز ۶۵ از ۱۰۰ را به دست آورد که نشان دهنده نظرات عموماً مطلوب است. این اعداد نشان می دهند که فیلم توانست تعادل خوبی بین انتظارات و نوآوری ها برقرار کند.

موفقیت مخاطبان و گیشه

موفقیت فیلم دیو و دلبر نسخه ۲۰۱۷ در گیشه بی سابقه بود. فیلم در سراسر جهان بیش از ۱.۲ میلیارد دلار فروش داشت و به یکی از پرفروش ترین فیلم های تمام دوران تبدیل شد. این رقم، آن را در جایگاه دهمین فیلم پرفروش تاریخ سینما (در زمان اکران) و دومین فیلم پرفروش سال ۲۰۱۷ قرار داد. این موفقیت تجاری، گواه محبوبیت بی اندازه داستان دیو و دلبر و جذابیت بازسازی های لایو-اکشن دیزنی برای مخاطبان جهانی بود.

عوامل متعددی در این موفقیت نقش داشتند؛ از جمله محبوبیت دیزنی، نوستالژی برای انیمیشن اصلی، انتخاب بازیگران سرشناس و کمپین بازاریابی قدرتمند. فیلم به خوبی توانست مخاطبان گسترده ای از کودکان تا بزرگسالان را جذب کند و به یک پدیده فرهنگی تبدیل شود.

جوایز و نامزدی ها

فیلم دیو و دلبر ۲۰۱۷ در نودمین دوره جوایز اسکار، نامزد دو جایزه مهم شد: بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی لباس. اگرچه این فیلم موفق به کسب اسکار نشد، اما نامزدی در این بخش ها، نشان دهنده کیفیت بالای تولید و توجه به جزئیات هنری در ساخت فیلم بود. علاوه بر اسکار، فیلم نامزدی ها و جوایز دیگری را نیز در رویدادهای سینمایی مختلف دریافت کرد که تأییدی بر موفقیت هنری و فنی آن بود.

نکات جالب و حواشی: پشت پرده جادوی دیزنی

ساخت یک فیلم لایو-اکشن با این عظمت، همواره با داستان های جالب و حواشی خاص خود همراه است. فیلم دیو و دلبر ۲۰۱۷ نیز از این قاعده مستثنی نبود و نکات قابل توجهی در پشت صحنه خود داشت.

فرایند انتخاب بازیگران و چالش ها

انتخاب اما واتسون برای نقش بل، از همان ابتدا با سروصدای زیادی همراه بود. واتسون پیش از این برای بازی در فیلم سیندرلا (بازسازی لایو-اکشن دیگری از دیزنی) در نظر گرفته شده بود، اما در نهایت نقش بل را پذیرفت. او برای این نقش، علاوه بر تمرینات بازیگری، آموزش های فشرده ای در زمینه آواز و رقص دید. چالش اصلی او، نه تنها ایفای یک نقش نمادین دیزنی بود، بلکه باید انتظارات بالای طرفداران انیمیشن اصلی را نیز برآورده می کرد.

دن استیونز، بازیگر نقش دیو، با چالش های فنی بسیاری روبرو بود. او برای نقش دیو، باید هم لباس موشن کپچر می پوشید و هم روی چوب های بلند راه می رفت تا قامت بلند دیو را شبیه سازی کند. این فرایند نه تنها از نظر فیزیکی خسته کننده بود، بلکه بیان احساسات از طریق لایه ای از فناوری را نیز دشوار می ساخت. او باید با استفاده از چهره و حرکات خود، پایه و اساس دیو کامپیوتری را فراهم می آورد. همچنین، بازیگران صداپیشه خدمتکاران قصر، مانند ایوان مک گرگور و ایان مک کلن، باید با دقت زیادی شخصیت های انیمیشنی را با صدای خود بازسازی می کردند، که این خود نیازمند توازن بین وفاداری و نوآوری بود.

تکنیک های CGI و موشن کپچر

خلق شخصیت دیو و تمام اشیاء سخنگو (لومیر، کاگورث، خانم پاتس و…) نیازمند پیشرفته ترین تکنیک های جلوه های ویژه کامپیوتری (CGI) و موشن کپچر بود. برای دیو، دن استیونز در طول فیلمبرداری لباس مخصوص موشن کپچر می پوشید و سپس در مراحل پس از تولید، چهره و بدن دیو به صورت دیجیتالی بر روی او قرار می گرفت. برای خدمتکاران قصر، بازیگران صداپیشه ابتدا دیالوگ ها و آوازهای خود را ضبط می کردند و سپس انیماتورها بر اساس این صداها، انیمیشن شخصیت ها را خلق می کردند. این فرایند پیچیده و زمان بر، نتیجه ای خیره کننده در پی داشت و توانست دنیای جادویی انیمیشن را به شکلی باورپذیر در واقعیت به تصویر بکشد.

بحث ها و واکنش ها پیرامون شخصیت LeFou

همانطور که قبلاً اشاره شد، تغییر در شخصیت پردازی لفو (دستیار گاستون) به عنوان یک شخصیت همجنس گرا، یکی از بحث برانگیزترین جنبه های فیلم بود. کارگردان، بیل کاندن، این شخصیت را به عنوان اولین کاراکتر کاملاً همجنس گرا در تاریخ دیزنی معرفی کرد. این تصمیم منجر به بحث های گسترده ای در سطح جهانی شد. در برخی کشورها، از جمله مالزی و روسیه، این فیلم با محدودیت های سنی یا حتی ممنوعیت نمایش مواجه شد. این واکنش ها نشان داد که حتی در قرن بیست و یکم، گنجاندن تنوع در محصولات فرهنگی بزرگ، همچنان می تواند با چالش ها و مقاومت هایی روبرو شود. با این حال، بسیاری نیز از این اقدام دیزنی استقبال کرده و آن را گامی مهم در جهت بازتاب دادن جامعه متنوع تر دانستند.

تغییرات جزئی در راستای تنوع و شمول

فیلم دیو و دلبر ۲۰۱۷، تغییرات دیگری را نیز در راستای افزایش تنوع و شمول در بر داشت. به عنوان مثال، شخصیت کتابدار روستا که در انیمیشن اصلی سفیدپوست بود، در نسخه لایو-اکشن به یک فرد سیاه پوست تغییر یافت. همچنین، تعداد بیشتری از شخصیت های سیاه پوست در صحنه های گروهی، به ویژه در سکانس های رقص ابتدایی و پایانی فیلم، حضور داشتند. این تغییرات، بازتاب دهنده سیاست های اخیر دیزنی و هالیوود برای افزایش نمایندگی نژادی و تنوع فرهنگی در آثار خود است، که در سال های اخیر به یکی از موضوعات مهم در صنعت سرگرمی تبدیل شده است.

اشارات و نمادگرایی های احتمالی

برخی تحلیلگران و منتقدان، فراتر از ظاهر داستان، به دنبال نمادگرایی های پنهان در فیلم بودند. مثلاً، شکل ظاهری دیو در این نسخه، به عقیده برخی، با تغییراتی همراه بود که آن را بیش از پیش به «بز بافومت» یا موجودات شرور آخرالزمانی که در متون دینی نام برده شده اند، شبیه کرده است. همچنین، گمانه زنی هایی درباره ریشه های احتمالی نام شخصیت هایی مانند لومیر (Lumière) یا لفو (LeFou) از واژه «لوسیفر» مطرح شد. این نوع تفسیرها، عمدتاً در محافل نظریه پردازی و تحلیل های عمیق تر فرهنگی مطرح می شوند و اغلب نیازمند بررسی دقیق تر و مستندسازی هستند، اما نشان دهنده لایه هایی از تفکر هستند که می توانند در پس تولید یک اثر بزرگ سینمایی وجود داشته باشند.

حواشی پیرامون دیو و دلبر ۲۰۱۷، به ویژه در مورد شخصیت لفو، نشان دهنده چالش های فرهنگی و اجتماعی است که یک اثر هنری بزرگ در دنیای امروز می تواند با آن مواجه شود.

رکوردشکنی ها در باکس آفیس

همانطور که گفته شد، فیلم دیو و دلبر ۲۰۱۷ توانست رکوردهای زیادی را در باکس آفیس جابجا کند. این فیلم در هفته اول اکران، بیش از ۱۷۴ میلیون دلار در آمریکای شمالی فروش داشت که آن را به پرفروش ترین افتتاحیه یک فیلم در ماه مارس و پرفروش ترین افتتاحیه برای یک فیلم با رده بندی PG در تاریخ تبدیل کرد. این موفقیت تجاری بی سابقه، نه تنها سودآوری بسیار زیادی برای دیزنی به همراه داشت، بلکه راه را برای تولید بازسازی های لایو-اکشن بیشتری از انیمیشن های کلاسیک این استودیو هموار کرد.

نتیجه گیری: میراث دیو و دلبر ۲۰۱۷ برای آینده دیزنی

فیلم دیو و دلبر (Beauty and the Beast) – نسخه ۲۰۱۷، یک نمونه برجسته از چگونگی بازآفرینی موفق یک اثر کلاسیک برای مخاطبان مدرن است. این فیلم توانست با ترکیبی هوشمندانه از وفاداری به انیمیشن اصلی، نوآوری های داستانی و شخصیتی، و استفاده از پیشرفته ترین تکنولوژی های سینمایی، هم نوستالژی نسل های گذشته را برانگیزد و هم نسل جدیدی از تماشاگران را به این قصه جاودانه جذب کند.

موفقیت بی نظیر فیلم دیو و دلبر ۲۰۱۷ در گیشه و استقبال عمومی از آن، نشان دهنده قدرت ماندگار داستان های دیزنی و پتانسیل بالای بازسازی های لایو-اکشن است. این فیلم به عنوان یکی از مهم ترین بازسازی های دیزنی، تأثیر قابل توجهی بر استراتژی این استودیو در سال های پس از آن گذاشت و راه را برای تولید آثاری مشابه مانند علاءالدین و شیرشاه هموار کرد. این روند، به دیزنی امکان می دهد تا میراث خود را زنده نگه دارد و با رویکردی تازه، داستان های محبوبش را به نسل های جدید معرفی کند.

با وجود برخی انتقادات در مورد اصالت و برخی تغییرات بحث برانگیز، دیو و دلبر ۲۰۱۷ اثری است که همچنان قابل توجه و دیدنی باقی می ماند. این فیلم با جلوه های بصری خیره کننده، موسیقی دلنشین، و پیام های عمیق درباره عشق، پذیرش و زیبایی درونی، توانست جایگاه خود را به عنوان یک فیلم فانتزی موزیکال موفق و اثری ماندگار در کارنامه دیزنی تثبیت کند. این اثر نه تنها یک موفقیت تجاری بود، بلکه از نظر هنری نیز توانست بار دیگر جادوی یک داستان پریان را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد و الهام بخش بسیاری از هنرمندان و فیلمسازان باشد.